سلام.ببخشید دیر کردم.کامینداریم(به قولیکی ازدوست جونا)الانم اومدم همون کافینت.پشت همونسیستم که فاصله نداشت(دکمه ی فاصله)
الان کارنامه امرو گرفتم.نتایج اعتراضاخوببود.چون به مرگ گرفته بودنم الانبه نظرم خیلیبهتر شده.
توراه وسط خیابون جفتک میپروندم.فکر کنین با مانتوی آبی و شال سفید رفتم مدرسه.مدیرمونجوابسلامم رو هم به زور داد.شما که نامحرم نیستین.۱۸/۸۴شدم.
چون غریبهنستین یه اتفاق دیگهرو هم به عرضتون میرسونم.علی تنهاستو یادتونه؟تووبم میومد.داداشمجازیم بود.چند روز پیش از هم ناراحتبودیم(مثل همیشهسگ و گربه بودیم)اون اس ام اس داد اگه میخوای اینرابطه ادامه پیداکنه باید ایناخلاقتو(قهر کردن)ترک کنی.منم گفتم نمیخوام ادامه بدیم.بعدشمتحتتاثیر دیالوگ تردید که همون لحظه میدیدم گفتمدیگه نمیخوام بشنوم.اونم گفتبای.و پرونده ی ۱ساله ی خواهر برادریمون بسته شد.به همینراحتی.لطفاازم توضیح نخواین.چون میدونم بچه بازی در آوردم.جوگیرمدیگه.
واتفاق جدیدم اینه که یه دوست پیداکردم که به زودیباهاشآشنا میشین.
خب دیگهمن برم.اینسومین اریه کهمینویسم و پاکمیشه.
پی نوشت:کنکوری شدیمرفت.واسمدعاکنین بخونم و منحرف نشم