hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

hamvatan

hame chi az eshgh ta siasat

نظر ندی چلاق بشی.توقف بیجا مانع کسب است حتی شما دوست عزیز)

سلام.سال نو مبارک. 

اینم اولین پست سال جدید.درسته طبق تقویم الان تو سال۸۷هستیم اما باتوجه به این دلنگ دلونگ امروز رفتیم تو سال بعد. 

امروز سعی کردم تا میتونم شاد باشم.باور کنید خیلی به خودم فشار آوردم.فکر کنم موفق هم شدم.از نوشتنم معلومه عوض شدم؟شاید هم چون همه عوض شدیم نفهمیم چه فرقی کردیم.اما خداروشکر میکنم که امسال روبایه روحیه ی خوب شروع کردم.البته سرشب یه دعوای کوچولو باداداش فرزان کردیم اما چون تقصیر هیچکدوممون نبود الان ناراحت نیستم(برای خالی نبودن عریضه قهرکردیم) 

یه کم فکر میکنم دوباره میام بقیه ی پست رو مینویسم.آخه میخوام خاص باشه. 

۲دقیقه بعد:از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر              یادگاری که درین گنبد دوار بماند 

این بیت شوما رو یاد چی میندازه؟عجب سوال احمقانه ای.من رویاد حافظ میندازه.پارسال تو شیراز یه آقایی که از نوادگان حافظ بود واسم کتابش رو امضا کرد وزیرش این بیت رونوشت.وقتی رفته بودیم پاساژی که جناب حافظ بودن خواهرم پرید تومغازه.من هم بادختر خاله سرگرم نگاه کردن دستبندها شدیم.وقتی هرکدوم یکی گرفتیم دیدم ای دل غافل مامان و یاسی رفتن تو مغازه.دیدم زشته برم بگم ماهم هستیم.منتظر شدم.یاسی اومد بیرون دیدم کتابش رو امضا کرده.نشستم لب حوض.بادستم آب رو میریختم کنار حوض.یه نینی دیدم که داشت تاتی تاتی کنون راه میرفت.من هم که در حد تیم ملی عاشق نی نی ها.یه لبخند به نی نی زدم.همون لحظه اشکم پرید پایین(این جمله دیگه واقعا جدیدبود.بر منکرش لعنت) مامان که ناراحت شده بود گفت پاشو بریم کتاب تورو هم امضا کنه. 

خودت رو مسخره کن.من حسود نیستم.فقط میخواستم از نزدیک ببینمش.خلاصه کتابم رو امضا کرد و واسم یه فال(با کتاب خودم)گرفت.که همه اش درست بود. 

به.اومده بودم از عشق بگم.منظورم عشق خودمون نیست.هر عشقی.هرچی که آدم روبه اونی که لایقشه برسونه.درسته آدم عاشق غرورش رو میشکنه وشاید همه فکرکنن خودش رو کوچیک میکنه اما دقیقا برعکسه(پیام دریافت شد.صدا میاد؟) 

این بار میخوام از چند تا چیز که عاشقشونم صحبت کنم.الان خوابتون که نگرفته؟بابا یه دقیقه چشاتو باز نگه دار تازه میخوام از خودم بگم.من عاشق اینا هستم: 

۱ـخدا(این رو تازه فهمیدم) 

۲ـ آزادی در کنارش عدالت(اینا نه مکمل هم هستن نه هم معنی.تو یه مورد نوشتم که اونایی که اول تعداد شماره ها رو میبینن نگن این دیگه کیه.) 

۳ـ کیمیا 

۴ـمامان وبابام(شاید چند سال دیگه که یاسی رفت دانشگاه تو این لیست اضافه شه.) 

۵ـ دوستای وبلاگی ام(حتی اونایی که سرشون شلوغه)  

آی خدا.ضعف کردم.عجب بد...نه.من نباید انرژی منفی بدم.این که من گرسنه ام اما نمیتونم غذابخورم بدبختی نیست.من میخوام که غذا بخورم.پس من میتونم که مثل بقیه غذا بخورم(تکنولوژی فکر)ازین لحظه یلدا تصمیم میگیره چاق بشه تا وقتی عشقش اونو دید ازش نترسه(ابدا منظورم سعید نبود.راست میگم)

نظرات 1 + ارسال نظر
مونس شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:23 ب.ظ

مجددا برا بار ا۰۰۰ ام عیدت مبارک
فرزان کیه؟
معنی کامنتتو متوجه نشدم. حالا از کامنتدونی پریا باید بفهمم گوشی خریدی؟ مبارکه خانومی. چه مدلی گرفتی؟

فرزان دوست اون نامرده.ببخشید خب.چرا میزنی؟
d900گرفتم.خوشگل وارزون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد